
« پرسش قبر » از مهمترین موضوعات این مبحث است که در بسیاری از روایات این باب، از آن سخن رفته است و در اهمیت این موضوع همین نکته بس که انکار کننده آن، شیعه اهل بیت (علیهم السّلام) نیست.
امام صادق (علیه السّلام) فرمود: «هر که سه چیز را انکار کند، شیعه ما نیست:
? – معراج ، ? - پرسش قبر ، ? – شفاعت ». (?)
از روایات استفاده میشود که پرسشهای قبر را دو فرشته به نامهای نکیر و منکر انجام میدهند:
پیامبر خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: «خداوند تعالی، دو فرشته به نامهای نکیر و منکر، جهت پرسش به قبر میفرستد». (?)
از پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) پرسیدند: سیمای فرشتگان بازرس قبر چگونه است؟
رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: «بسیار تندخو و زشتند؛ صدایشان همچو رعد غرّان و چشمانشان چون برق تابان است.
موهایشان (به گونهای بلند است که از پشتشان آویزان و) به روی زمین کشیده میشود؛ دندانهایشان (به گونهای تیز است که وقتی آنها) را در زمین فرو کنند، گودالی پدیدار شود». (?)
امام کاظم(علیه السّلام) فرمود: «هنگام ورود مؤمن به قبر، بازرسان قبر(با احترام) او را نشانند و سؤالاتشان را پرسند (و چون پاسخ به نیکی شنوند) قبرش را تا چشم کار میکند، بگشایند و از طعامهای بهشتی برایش (ارمغان) آورند». (?)
حال این سؤال به ذهن میرسد که آیا سیمای فرشتگان بازرس قبر، نسبت به نیکان و بدان یکسان است یا تفاوت دارد؟
برای پاسخ به این سؤال، به نکاتی چند اشاره میشود:
الف - بازرسان قبر با این سیمای وحشتناک و هراسنده، فقط به سراغ بدکاران میآیند و این دیدار نامیمون سزای کمی از گناهان بزرگ آنهاست.
ب - سیمای بازرسان قبر نسبت به نیکوکاران بسیار زیبا و برخورد آنها همراه با مهربانی و محبت است.
ج - در برخی اخبار و ادعیه نیز بین بازرسان قبر، تفاوت گذاشته شده است؛ نسبت به بدکاران «نکیر و منکر» و نسبت به نیکوکاران «بشیر و مبشر» نامیده شدهاند. (?)
«نکیر و منکر» را بدین سبب نام نهادهاند که از منکران خدا، پیامبر، امام و... همچنین از انجام دهندگان منکرات و زشتیها سؤال میکنند.
«بشیر و مبشر» را از این رو که بشارت دهنده و مژده آور برای اهل ایمان و نیکوکاران هستند، بدین اسم نام نهادهاند.
شایان ذکر است که گاهی از فرشتگان بشارت نیز، تعبیر به «نکیر و منکر» میشود.
آزمونی سخت
پیامبر خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: «از خدا، پیامبر، دین و امام پرسیده میشود». (?)
امام سجاد(علیه السّلام) فرمود: «دریغا! ای فرزند آدم! غافلی؛ اما خدایت از تو غافل نیست. مرگ، شتابان سراغت میآید؛ تو را در مییابد؛ آنگاه تک و تنها به خانه قبر خواهی رفت و فرشتگان پرسش برای آزمونی سخت، نزدت میآیند و درباره پروردگار، پیامبر، دین، کتاب و امام از تو میپرسند. سپس از شمار عمر و چگونگی گذراندن آن و بعد، از بهدست آوردن مال و چگونگی صرف آن خواهند پرسید». (?)
امام صادق(علیه السّلام) فرمود: «در قبر از پنج چیز(دیگر، نیز) پرسیده میشود:
?-نماز، ?-زکات، ?-حج، ?-روزه، ?-دوستی اهل بیت(ع)». (?)
بنابراین، مهمترین سؤالات قبر -تا آنجا که ما یافتیم- به شرح زیر است:
? - معبودت که او را پرستش میکردی، چه کسی بود؟
? - پیامبرت که بود؟
? - کتابش چه نام داشت؟
? - امامی که فرمانش را میبردی، چه کسی بود؟
? - شمار عمرت چند است و آن را چگونه صرف کردی؟
? - مالت را از کجا آورده و در چه راهی صرف نمودی؟
? - آیا نمازت را بدرستی انجام دادی؟
? - زکات و خمس مالت را پرداختی؟
? - از عهده حج واجبت به نیکی برآمدی؟
?? - روزههای واجبت را به جا آوردی؟
?? - آیا نسبت به اهلبیت(ع) محبت داشتی؟
غیر از موارد یاد شده، در روایتی آمده است: از دوستان شخص نیز سؤال میکنند و چنین پرسند: با که دوست بودی؟ (?)
پاسخ به سؤالات بازرسان قبر، ارتباط مستقیم با اعمال و عقاید افراد دارد. آنان که در این جهان به نیکی از عهده این آزمون برآیند، با موفقیت این راه را پشت سر میگذارند؛ اما کسانی که در دنیا با کولهباری از گناه، راهی آن سرا شوند، در برابر آزمونی بسیار سخت قرار دارند. وقتی در آن خانه تنگ و تاریک قرار گیرند و با دو موجود وحشت آفرین وهولناک روبهرو شوند؛ چنان ترس و هراس بر آنان چیره گردد که تصورش را نتوان کرد.
به برخی از اشخاص در هنگام پاسخ، لکنت زبان دست میدهد.
برخی گویند: در دنیا میگفتند: خدایی هست، پیامبری هست؛ ولی ما انکار میکردیم.
گروهی ممکن است از شدت ترس و لرز به آن دو اشاره کنند و گویند: خدا و پیامبر، شمایید.
پس از آن، فرشتگان با گرز آتشین و عمود آهنین بر سرشان کوبند؛ طوری که از قبرهایشان آتش زبانه کشد!
شایان ذکر است که میزان پاسخگویی و مجازات، به میزان کردار شخص بستگی دارد. بنابراین -چنانکه در گفتار بعدی نیز خواهیم گفت- مجازات همگان یکسان نیست.
علم خدا و پرسش فرشتگان (??)
چرا در قبر پرسش میشود؟ مگر خدا از کردار همه انسانها آگاه نیست؟
شکی نیست که پروردگار بیهمتا بر تمام کردارهای آشکار و پنهانی همگان آگاه (??) و از رگ گردن به انسانها نزدیکتر است (??) و از اندیشههای نفسانی نیز کاملاً آگاهی دارد. (??)
چون فهم این مطلب قدری دقیق است، با بیان مثالی آن را توضیح میدهیم: آموزگاری، پس از یک سال تدریس، همه شاگردان کلاس خود را میشناسد؛ یا میتواند بدون امتحان، عدهای را قبول و برخی دیگر را مردود کند؟
تفاوت بین امتحان گرفتن و نگرفتن را در زیر نشان میدهیم:
? - نفس امتحان گرفتن، سبب تلاش بیشتر میشود واگر امتحان نباشد، حتی دانش آموزان زرنگ نیز تلاش و کوشش لازم را نمیکنند.
? - درست پاسخ دادن به سؤالات لذتآور است و بدون امتحان این لذت حاصل نمیشود.
? - بد پاسخ دادن به سؤالات رنجآور است و بدون امتحان این رنج حاصل نمیشود.
? - با آزمون، نمره و امتیاز دقیق هر کس مشخص میگردد و بدون امتحان، مشخص نمیشود.
? - با امتحان گرفتن، هیچکس مدعی از بین رفتن حق خود نیست؛ اما بدون امتحان، قبول شدگان، طالب حق بیشتری هستند و مردودشدگان نیز اعتراض خواهند کرد.
بنابراین، نفس امتحان و پرسش قبر نیز انسانها را در دنیا به تلاش و کوشش بیشتر وادار میکند؛ در حین امتحان، نیکوکاران از پاسخ دادن لذت و بدکاران رنج میبرند. درجه و امتیاز هر کس برای خودش مشخص میشود و همه شاهد عدالت الهی خواهند بود و هیچکس مدعی مرتبه برتر نخواهد شد.
متوسّطان ؛ مُستضعفان
امام باقر(علیه السّلام) فرمود: «در قبر پرسش نمیشود، مگر از کسانی که دارای ایمان یا کفر محض هستند». (??)
امام صادق(علیه السّلام) فرمود: «فقط از کسانی که دارای ایمان و کفر محض هستند، سؤال میشود و دیگران به حال خود رها میگردند». (??)
بنابراین، از غیر نیکان و بدان محض -که از آنان به متوسطان و مستضعفان تعبیر میگردد- پرسش نمیشود.
علامه مجلسی؛ در اینباره میگوید: «از مستضعفان و متوسطان که بین ایمان و کفر قرار دارند، سؤال نمیشود.» (??)
«متوسطان» کسانی هستند که توانایی ادای تکالیف خود را ندارند(مانند: ابلهان، دیوانگان و کودکان).
«مستضعفان» کسانی هستند که زیر سلطه فرهنگی قرار گرفته، لذا از تشخیص حق عاجزند و قادر به هجرت از دیار خود نیستند(مانند: کسانی که در محیط کفر زندگی میکنند و دسترسی به جایی ندارند و ندای حیاتبخش آیین اسلام نیز بدیشان نرسیده است).
بنابراین، آن دسته از مستضعفان که دسترسی به آیین حق یا امکان هجرت از سرزمین خود را دارند، از عذاب جهان برزخی استثنا نشدهاند. آیه زیر نیز بر این مدعا دلالت دارد:
(اِنَّ الَّذینَ تَوفّاهُم الْمَلائکهُ ظالمِی اَنْفُسِهِم قالوا فیمَ کنتمْ قالوا کُنّا مُستضْعَفین فِی الاَرضِ قالوا اَلَمْ تَکُنْ اَرضُ اللَّهِ واسِعهً فَتُهاجِروا فیها فَاولئکَ مَأَویهم جَهَنَّمُ وَسائتْ مَصیراً) (??)
پس از مرگ، فرشتگان به انسانهای بدکردار گویند: چرا در دنیا چنین میکردید؟
گویند: ما، در زمین، مستضعف و ناتوان بودیم.
فرشتگان پاسخ دهند: آیا زمین خدا گسترده نبود؛ تا از آن وادی هجرت کنید؟
پس، جایگاه اینان، جهنم است که بسیار بد جایگاهی است.
دنباله آیه فوق، درباره مستضعفینی که مهاجرت و رسیدن به حق برایشان ممکن نیست، چنین میگوید:
(اِلّا الْمُستَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَالنِّساءِ وَالْوِلدان لایَسْتَطیعُون حِیلَهً و لایَهْتَدُونَ سَبیلاً فأولئکَ عَسَی اللَّهُ اَنْ یَعْفُوَ عَنْهُم وَکانَ اللَّهُ عَفُوّاً غَفوراً) (??)
آن گروه از مردان، زنان و کودکان مستضعفی که گریز و چارهای برایشان میسر نبود و راهی به نجات خود نمییافتند، امیدوار به عفو و بخشش خدا باشند که خدا آمرزنده است و گناهانشان را میبخشد.
معصومان؛ مُقرَّبان
الف - پیامبران و امامان(ع).
ب - دانشمندان پارسا و پیکارگران راه خدا(مجاهدان و شهیدان).
بنا به دلایل زیر از پیامبران و امامان معصوم(ع) پرسش و پاسخ پس از مرگ برداشته شده است:
? - آنان از برترین درجه ایمان و بالاترین مرتبه تقوا برخوردارند -تا جایی که از گناه و اشتباه به دور هستند- از این رو، خلافی انجام نمیدهند تا سزاوار پرسش و عذاب باشند.
? - آنان میزان عمل دیگران هستند و مقام و منزلتشان از بازرسان قبر برتر است؛ لذا پرسش از آنان -علاوه بر اینکه بیهوده به نظر میرسد- گستاخی به مقام شامخ آن ستارگان پرفروغ انسانیت است.
? - آنان از پیش، امتحان خود را به نیکوترین وجه ممکن در دنیا پس دادهاند -که شایستگی به دست آوردن این منصب بزرگ را یافتند- از این رو، امتحان دوباره درباره آنان بیمورد است.
? - از طرفی دور از عقل است که از پیامبران و امامان پرسیده شود که پیامبرت کیست؟ امامت کیست؟ یا از آنان که خود سرمشق و اسوه دینداری برای انسانها هستند، بپرسند: دینت چیست؟ یا از آنان که خود از طرف خدا بدین افتخار دست یافتهاند، بپرسند: خدایت کیست؟
غیر از معصومان عدهای دیگر نیز از پرسش قبر مستثنا هستند که به دلیل روایت زیر از آنها به «مقربان» تعبیر میشود:
قال رسول اللَّه (صلّی الله علیه و آله و سلّم) : «اَقْرَبُ النَّاسِ مِنْ دَرَجَهِ النَّبُوّهِ اَهْلُ الْعِلْمِ وَالْجِهادِ» (??)
مقربترین انسانها به درجه پیامبری، عبارتند از: دانشمندان پارسا و پیکارگران راه خدا.
بیشترِ دلایلی که در برداشتن پرسش و پاسخ از معصومان بیان شد، نسبت به دانشمندان پارسای امت اسلامی نیز صادق است. اینان بهترین رهروان راه انبیا میباشند و چون در دوران ختم نبوت(پایان پیامبری) قرار دارند، تمام وظایف سنگین پیامبران بر دوش آنهاست، به گونهای که مقام برخی از دانشمندان پارسای این امت از مقام پیامبران بنیاسرائیل نیز برتر است.
به چند حدیث نبوی درباره مقام بزرگ علمای صالح بنگرید:
«دانشمندان، چراغهای زمین، جانشینان انبیا و وارث پیامبران هستند». (??)
«مرکّب قلم دانشمندان، در روز قیامت بر خون شهیدان برتری دارد». (??)
«مقام عالِم، از پیامبر یک درجه کمتر و از شهید یک درجه برتر است». (??)
پس از دانشمندان پارسا، شهیدان و مجاهدان، برترین مقام را در نزد خدا دارند و از پرسش و عذاب قبر در امانند.
به چند حدیث نبوی در اینباره توجه فرمایید:
«مجاهدی که به پیشواز دشمن رود (و در این مسیر، چنان) استقامت ورزد تا کشته شود یا پیروز، پرسش قبر از او برداشته میشود». (??)
پرسیده شد: چرا شهدا از پرسش قبر درامانند؟
فرمود: «شهید در زیر برق شمشیری که بالای سرش بود، آزمایش خود را پس داده (و پیشاپیش پاسخ پرسشها را داده است) و همین او را بس است!». (??)
پیامبر خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: «شهید، هفت خصلت دارد:
? - با چکیدن نخستین قطره خونش، گناهان او بخشیده و آمرزیده میشود.
? - چون بر زمین غلطید، دو ماهروی بهشتی سرش را بر دامن گرفته و گرد و غبار از چهرهاش زدوده و بدوآفرین و خوشامد گویند.
? - جامهاش از تن برآورند و لباسهای زیبای بهشتی بر او پوشند.
? - فرشتگان بهشتی نزدش آیند و گلبارانش کنند.
? - جایگاه او را در بهشت، نشانش دهند.
? - او را به بهشت برند و گویند: هر کجا(و نزد هر کس) میخواهی، برو!
? - (مهمترین خصلت او این است که) شهید نظر میکند به وجهاللَّه. (??)
امام خمینی(رحمت الله علیه) در سخنرانی ????/??/?? راجع به این حدیث چنین فرمود:
«... درباره شهید و فضل شهادت آن قدر از اولیای اسلام، روایات وارد شده که انسان متحیر میشود!
در روایتی از رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نقل شده است که: شهید هفت خصلت دارد: اولین قطره خونش که به زمین ریزد، تمام گناهانش آمرزیده میشود؛ و مهمتر، آخرین خصلت اوست: شهید نظر میکند به وجهاللَّه. شاید، نکته این باشد که حجابهای بین ما و حق تعالی، منتهی به حجاب خود انسان میشود. انسان خودش حجاب بزرگی است. اگر کسی این حجابها را در راه خدا داد، همه حجابها(خود و خودبینی) را شکسته و تقدیم کرده است.
او، برای خدا، جهاد و دفاع کرده و برای کشور خدا و آیین الهی هر چه داشته، در طبق اِخلاص گذاشته و تقدیم کرده است.
وقتی این حجاب برداشته شد، در عوض، خدای(تبارک و تعالی) بر آنها تجلی میکند -چنانکه بر انبیا تجلی کرد- آنان همانند پیامبران، همه چیز را در راه خدا میخواهند و خودی نمیبینند و در مقابل حقتعالی، برای خودشان، شخصیتی قائل نیستند... .
این روایت، انبیا را مقارن شهدا قرار داده و همان جلوهای را که حقتعالی بر انبیا میکند، بر شهدا هم مینماید. شهید هم یَنْظُر اِلی وَجْهاللَّه؛ زیرا همانطور که انبیا حجابها را شکسته بودند، آنها نیز حجابها را شکسته و آخر منزلی که برای انبیا هست، شهدا نیز بر حسب حدود وجودی خودشان به این آخر منزل میرسند». (??)
البته بعید نیست که دیگر پیروان راستین خط ولایت و امامت نیز در قبر مورد بازخواست قرار نگیرند و لطف و رحمت الهی نصیب آنان نیز شود.
امام صادق(علیه السّلام) فرمود: « هر کس از شما در مسیر ما باشد و بمیرد؛ شهید است ».
سؤال شد: اگر چه در بستر باشد؟
فرمود: « آری. اگر در بستر هم بمیرد، نزد خدا زنده است و روزی داده میشوند ». (??)
پی نوشت :
? . « بحار الانوار »، ج?، ص???:
« من أنکر ثلاثه اشیاء، فلیس من شیعتنا: المعراج، و المسأله فی القبر، و الشفاعه ».
? . «مدرک پیشین»، ص???:
« إن للَّه تعالی ملکین؛ یقال لهما: منکر و نکیر؛ ینزلان علی المیت، فیسألانه...».
? . «مدرک پیشین»، ص ??? - ???:
«ملکان فظّان غلیظان؛ اصواتهما کالرعد القاصف، و ابصارهما کالبرق الخاطف! یطئان فی أشعارهما، و یحفران بأنیابهما! فیسألانک».
? . «مدرک پیشین»، ص???:
« فإذا اُدخل (المؤمن) قبره، أتاه منکر و نکیر؛ فیقعدانه و یقولان له: ... فیفسحان له فی قبره مدّ بصره؛ ویأتیانه بالطعام من الجنه...».
? . « اقبال »، ص???. « بحار »، ج??، ص???:
(به نقلِ « مصباح المنیر »، آیهاللَّه علی مشکینی، ص???، انتشارات یاسر):
«و أمتنی مسرورا و مغفورا، و تولّ أنت نجاتی من البرزخ، و أدرعنی منکراً و نکیرا و أرِعینی مبشرا و بشیرا؛ واجعل لی إلی رضوانک و جنانک مصیرا، و عیشا قریرا، و ملکا کبیرا؛ وصل علی محمد و آله کثیرا». بارالها! مرا شاد و آمرزیده بمیران؛ رهایی مرا از گفت و گوی برزخ عهدهدار شو؛ منکر و نکیر را از من بازگردان؛ بشیر و مبشر را به من بنمایان؛ مرا به سوی خشنودی و بهشت خود راهی بگشای؛ حیاتی باکمال مطلوب که مایه روشنی چشم باشد، عطا کن؛ و بر محمد و خاندانش درود بیاندازه نثار فرمای. (خواندن این دعا، در هر روز از ماه رجب، بسیار سفارش شدهاست).
? . «بحار الانوار»، ج?، ص???:
«... یسألانه: عن ربه و نبیه و دینه و امامه».
? . « امالی الصدوق »، ص???. «بحار»، ج?، ص??? - ???. « لئالی الاخبار »، ج?، ص???:
«ابن آدم! إن أجلک أسرع شیء إلیک،... أول ما یسألانک عن ربک الذی کنت تعبده، و عن نبیک الذی أرسل إلیک، و عن دینک الذی کنت تدین به، و عن کتابک الذی کنت تتلوه، و عن إمامک الذی کنت تتولاه؛ ثم عن عمرک فیما أفنیته؟ ومالک من أین اکتسبته و فیما اتلفته؟».
? . « الکافی »، ج?، ص???. « بحار »، ج?، ص??? - ???:
« یسأل المیت فی قبره عن خمس: عن صلاته و زکاته و حجه و صیامه و ولایته و إیانا أهل البیت ».
? . « بحار الانوار »، ج?، ص???.
?? . موضوع این بحث برگرفته از کتاب معاد شهید دستغیب است؛ ولی نظم، در عبارات و شیوه نگارش از نگارنده است.
?? . شوری (??) آیه ??: (انه بکل شیء علیم).
?? . ق (??) آیه ??: (نحن اقرب الیه من حبل الورید).
?? . ق (??) آیه ??: (و نعلم ماتوسوس به نفسه).
?? . «الکافی»، ج?، ص???. (نقل از: «بحار»، ج?، ص???):
«إنما یسأل فی قبره من محض الایمان محضاً؛ اومحض الکفر محضاً...».
?? . «مدرک پیشین». « المحجه البیضاء »، ج?، ص???:
« لایسأل فی القبر إلا من محض الایمان محضاً؛ أومحض الکفر محضاً و الآخرون یلهون عنهم ».
?? . «بحار الانوار»، ج?، ص???:
« إنه لایسأل عن المستضعفین و المتوسطین بین الإیمان و الکفر ».
?? . نساء (?) آیه ??.
?? . نساء (?) آیه ?? - ??.
?? . «المحجه البیضاء»، ج?، ص??. «میزان الحکمه»، ج?، ص???.
?? . «کنزالعمال»، ج??، ص???، الهندی، مؤسسه الرساله. «میزان الحکمه»، ج?، ص???:
«العلماء مصابیح الارض، و خلفاء الانبیاء و ورثه الانبیاء».
?? . «مدرک پیشین»، ص???:
«یوزن یوم القیامه مداد العلماء و دم الشهداء؛ فیرجّح علیهم مداد العلماء علی دم الشهداء».
?? . «مجمع البیان»، ج?، ص???. «میزان الحکمه»، ج?، ص???:
«فضل العالم علی الشهید درجه... و فضل النبی علی العالم درجه».
?? - «کنز العمال»، ج?، ص???. (به نقلِ «میزان الحکمه»، ج?، ص???):
«من لقی العدو، فصبر حتی یقتل او یغلب؛ لم یفتن فی قبره».
?? . «مدرک پیشین»، ص???:
ما بالُ المؤمنین یفتنون فی قبورهم إلا الشهید!؟
فقال رسول اللَّه: «کفی ببارقه السیوف علی رأسه فتنه».
?? . «وسایل الشیعه»، الشیخ الحر العاملی، ج??، ص??، داراحیاهء التراث العربی:
قال رسول اللَّه: «للشهید سبع خصال من اللَّه: الأوّلُ: قطره من دمه، مغفور له کل ذنب. و الثانیه: یقع رأسه فی حجر زوجتیه من الحورالعین؛ و تمسحان الغبار عن وجهه؛ و تقولان: مرحبابک؛ و یقول هو مثل ذلک لهما.
و الثالثه: یکسی من کسوه الجنَّه. و الرابعه: تبتدره خزنه الجنه بکل ریح طیّبه أیّهم یأخذه معه. و الخامسه: ان یری منزله. و السادسه: یقال لروحه اسرح فی الجنه حیث شئت. و السابعه: ان ینظر فی وجه اللَّه و إنها لراحه لکل نبی و شهید».
?? . «صحیفه نور»، ج??، ص??? - ???، وزارت ارشاد اسلامی.
?? . «المحاسن»، خالدالبرقی، ص???، دارالکتب الاسلامیه. «بحار»، ج?، ص???. «لئالی الاخبار»، ج?، ص???: «یا ابامحمد! إن المیت منکم علی هذا الامر شهید!» قلت: و إن مات علی فراشه؟ قال: «و إن مات علی فراشه، حی عند ربه یرزقون».
لیست کل یادداشت های این وبلاگ