سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و به عمار پسر یاسر فرمود ، چون گفتگوى او را با مغیره پسر شعبه شنود . ] عمار او را واگذار ، چه او چیزى از دین بر نگرفته جز آنچه آدمى را به دنیا نزدیک کردن تواند ، و به عمد خود را به شبهه‏ها در افکنده تا آن را عذرخواه خطاهاى خود گرداند . [نهج البلاغه]
 
دوشنبه 89 خرداد 17 , ساعت 12:41 صبح

داستان معنوی ص 3545 الی 46

آقا سیّد علی آقای قاضی درباره استاد خود، مرحوم سید احمد کربلایی، می فرماید: شبی از شبها را در مسجد سهله می گذراندم در نیمه شب یکی وارد شد و بعد از فریضه صبح در سجده رفت تا طلوع خورشید. آنگاه دیدم آقا سید احمد بکّاء است، که از شدّت گریه، خاک سجده گاه، گِل شده است، و صبح برفت و در حجره نشست و چنان می خندید که صدای او به بیرون مسجد می رسید. آیت الله بهجت نقل فرمودند: شخصی در آن زمانی که ما در نجف بودیم، درصدد برآمده بود که ببیند چه کسانی سحر در حرم حضرت امیر علیه السّلام در نماز وَترشان دعای ابوحمزه را می خوانند، آن گونه که به خاطر دارم، کسانی را که مقیّد بودند این عمل را هر شب در حرم حضرت انجام بدهند، شمرده بودند و دیده بودند بیش از هفتاد نفر هستند. [ نقل از آیت الله مصباح یزدی



لیست کل یادداشت های این وبلاگ

iframe src=http://www.farsigo.com/prayTime.php?cityNo=14936 height=425 width=230 scrolling=yes frameborder=0>